۱- یکپارچگی واقعیت افزوده (Augmented Reality) بوسیله شبکههای مجازی:
همانگونه که همواره تلفن همراه، قویتر و اپلیکیشنهای فضای اجتماعی همگام و یکپارچهتر با واقعیت افزوده (AR) (تجربه دنیای مجازی در دنیای واقعی) پیش میروند، برندها نیز برای ارتباط بهتر با مخاطبان و درگیر کردن آنها از واقعیت افزوده (AR) استفاده خواهند کرد. به عنوان مثال، یکی از اطلاعاتی که در واقعیت افزوده (AR) به برندها داده میشود، موقعیت مکانی مخاطبان است. موقعیت مکانی مخاطبان به برند میگوید که در آن لحظه، در کجا میتواند به مخاطبان خود دسترسی پیدا کند.
طبق گفتهی Pokémon، یکپارچگی واقعیت افزوده (AR) تا جایی پیش خواهد رفت که فیس بوک و اینستاگرام ادغام خواهند شد.
۲- منسوخ شدن اینفلوئنسر مارکتینگ:
اگرچه برندها هم اکنون میلیونها دلار را صرف اینفلوئنسر مارکتینگ میکنند، اما تاکنون نتایج مثبتی از این کار مشاهده یا اندازه گیری نشده است. در واقع، زمانیکه یک بخش کوچکی از افراد (اینفلوئنسرها)، سمت و سوی حرکت برندها را در بازار مشخص کنند؛ بازار به سمت انحلال پیش خواهد رفت. چراکه اینفلوئنسرها علی رغم هزینهی بسیار زیاد، نرخ بازگشت سرمایهی (ROI) کمی برای برندها دارند.
۳- درک درستی از سفر مشتری (Customer Journey)
استفاده از بازاریابی مبتنی بر دادهها، یک ابزار قدرتمند است. اما اینکه چگونه اطلاعات و دادهها میتوانند به سفر مشتری (چرخه و مسیر تبدیل شدن فرد به خریدار) تبدیل شوند در موفقیت دیجیتال مارکتینگ در سال ۲۰۱۸، نقش بسیار مهمی دارند. کافی است یکبار از دادههایی استفاده کنید که نشان خواهد داد، مخاطبان شما در هر لحظه از “مسیر خرید” چگونه رفتار خواهند کرد و چه چیزهایی آنها را جذب میکند. حالا اگر بر این اساس، استراتژی بازاریابی خود را مشخص کنید از دیدن حرکت مخاطبان مطابق مسیر از پیش تعیین شده خود، لذت خواهید برد.
۴- تبلیغات هدفمند با اهداف خاص (Targeted Ads):
مردم روزانه با تعداد زیادی تبلیغات مواجه هستند که کمترین توجه آنها را معطوف خود خواهند کرد. اما زمانیکه تبلیغات کاملاً هدفمند باشند بیشتر در ذهن مخاطب باقی خواهند ماند. خواه تجربهای باشند از طریق تلفن همراه یا دسکتاپ. در سال ۲۰۱۸، پلتفرمهای تبلیغاتی از طریق تلفن همراه (همانند: فیس بوک، اینستاگرام، اسنپ چت و …) رشد چشمگیری خواهند داشت.
۵- ویدئو لایوهای حرفهای (Live Video):
استفاده از ویدئو در فضای اجتماعی به یک ترند در سال ۲۰۱۸ تبدیل شده است. تمام پلتفرمها در رسانههای اجتماعی از ویدئو لایو استفاده میکنند و جالب اینجاست که هر ماه، ویژگیها و قابلیتهای بیشتری را به آن اضافه میکنند امروزه، استفاده از ویدئو لایو به یک راه ارتباطی عالی با مخاطبان تبدیل شده است. و مخاطبان به جای ارتباط تلفنی تمایل به این نوع ارتباط دارند.
۶- رابط کاربری مکالمهای (Conversational User Interfaces):
Amazon’s Alexa, Google’s Assistant, Microsoft’s Cortana, chatbots همگی از طریق تعامل مکالمهای (محاورهای) به دنبال جایی برای حضور در زندگی روزانه و عادی مخاطبان هستند. مکالمه، رابط کاربری اصلی است. در واقع، برندها از طریق مکالمه با مخاطبان خود ارتباط برقرار میکنند. مخاطبانی که بدنبال کسب اطلاعات برای خرید یا صرفاً سرگرمی هستند.
۷- ویدئو مارکتینگ (Video Marketing):
امروزه، ویدئو یکی از محبوبترین و اثرگذارترین محتواهای دیجیتالی در کسب و کارها است. که اگر به درستی استفاده شود، تأثیر مثبت بسیار زیادی در کسب و کار شما خواهد داشت. بازاریابان به خوبی این نکته را دریافتهاند که استفاده از محتوای ویدئویی مناسب، باعث افزایش رتبه و حجم ترافیک وب سایت آنها خواهد بود.
۸- شخصی سازی تمام مراحل قیف فروش (Sales Funnel):
اگرچه، ارسال انبوهی از ایمیلهای ناخواسته و تبلیغات غیرمجاز از طریق فکس انجام میشوند. اما هرچه تعامل با مخاطب، هدفمندتر و شخصیتر انجام شود، ارزشمندتر و مفیدتر خواهد بود. از این رو در هر کمپین تبلیغاتی، یک صفحه فرود شخصی برای هر یک از مخاطبان باید طراحی شود. درواقع، ایجاد یک ارتباط شخصی با مخاطب، چشمانداز دیجیتال مارکتینگ در سال ۲۰۱۸ خواهد بود.
۹- استراتژی هدفمند محتوایی (Contextual Targeting Strategies):
اگرچه، مقررات حفاظت از اطلاعات عمومی در مورد ردیابی کردن رفتار مخاطبان بر اساس کوکیها، بسیار پیچیده است. اما، استراتژیهای هدف گذاری محتوایی روز به روز جای دیگر استراتژیهای هدف گذاری جامعه مخاطب را تصاحب میکنند. چراکه یک برند برای هدف گذاری مطمئن در تبلیغات، نیازمند فهم صحیحی از متن و محتوای ارائه شده در مورد هر موضوعی است.
۱۰- هزینه هر تجربه به عنوان یک شاخص پیشرو (Cost Per Experiment):
بازاریابان باهوش در فضای دیجیتال به خوبی اهمیت سنجش صحیح “نرخ بازگشت سرمایه (ROI)”را درک کردهاند. از این رو تمام شاخصهای قدیمی همچون: هزینه هر دقیقه (CPM)، هزینه هر کلیلک (CPC)، هزینه هر سرنخ (CPL) و هزینه هر پیکسل (CPP) ( در شاخص پیشرفتهی هزینه هر تجربه (CPE) یکجا جمع شدهاند. بازاریابان با استفاده از کانالهای مختلف و ابزارهای فناورانه بازاریابی (Martech)، باید میزان تجربه مخاطبان را بسنجند.
۱۱- تبلیغات همگن (Native Advertising):
با استفاده از تبلیغات بومی به عنوان استراتژی بازاریابی، میتوان میزان دسترسی به بازار (Market Reach) و به طور کلی تعاملات برند (Brand Relevance) با جامعه مخاطب را افزایش داد. درواقع، استفاده از زبان مادری جامعه مخاطب و هرچیزی که آنها احساس تعلق خاطر به آن داشته باشند، فرصت وایرال شدن و ارتباطات بیشتر با جامعه هدف را برای برند فراهم میکند.
۱۲- یکپارچه سازی تجربیات آنلاین و آفلاین مخاطبان:
آنچه واضح است، اینکه تا سال ۲۰۱۸، فضای دیجیتال به تنهایی مسیر خود را ادامه نخواهد داد و بدنبال یکپارچگی با تجربیات مخاطبان در زندگی واقعی افراد خواهد بود. به عنوان مثال این یکپارچگی را در مورد رویدادهای ورزشی به خوبی مشاهده میکنیم. چراکه در طی یک رویداد ورزشی، تجربه افراد قبل از رویداد به شکل آنلاین آغاز و بعد از آن در فضای رویداد به شکل واقعی، ادامه خواهد داشت.
۱۳- بازاریابی صدا (Voice Marketing):
طبق آمار اعلام شده از سوی گوگل، ۲۰% از مطالب سرچ شده در مورد تلفن همراه، پرسشهایی درباره صدا بوده است. این موضوع، فرصتی برای بازاریابان ایجاد کرده است. چراکه، آنها میتوانند با ایجاد محتوایی مناسب در مورد صدا، بیشترین فضای سرچ شده را تسخیر کنند.
۱۴- الگوریتمهای پیش بینی کننده (Predictive Algorithms):
یک سری برنامههای کاربردی وجود دارند که از آنها در الگوریتمهای یادگیری، پردازش زبان و هوش مصنوعی استفاده میشود. این الگوریتمها، امکان پیش بینی هزینههای بازاریابی و تعیین بودجه بهینه برای هر اندازهای از کسب و کار را ایجاد کردهاند. این یک پیشرفت بزرگ است که نظر بسیاری از بازاریابان را به خود جلب کرده است.
۱۵- نوع متفاوتی از بازاریابی محتوا (Content Marketing):
امروزه، مفهوم بازاریابی محتوا تغییر بسیاری کرده است. بازاریابی محتوا دیگر به معنای نوشتن مطالب در وبلاگها نیست. بلکه استفاده از فرمتها و ویدئوهای جذاب است. همچنین، امکان استفاده از جست و جوی صوتی، استراتژیهای محتوایی را به طور کامل تغییر خواهد داد. چراکه کاربران بسیاری از این امکان برای پرسش در مورد سادهترین تا پیچیدهترین کارهای روزانه خود استفاده خواهند کرد. از این رو، محتواها به سمت تعاملی شدن و سازگاری با رابط کاربری پیش میروند.