در مطلب قبلی، بازاریابی عصبی (Neuro marketing) را به عنوان تکنیکی برای ایجاد “سنسوگرام برند” معرفی کردیم و در این مطلب، نقش و نحوهی استفاده از بازاریابی عصبی (Neuro marketing) در ایجاد “تصویر برند در ذهن مخاطب” (Brand Image) را بررسی خواهیم کرد.
Objective of Advertising:
Build the Business Today & Build Brand Value Overtime
برند میتواند به مثابه یک محصول، خدمت، لوگو، شخص، کشور، فروشگاه، سازمان و …. باشد. به عنوان مثال، زمانیکه برند به مثابه محصول است، برند درواقع، “محصول + تصویر ذهنی” است. در نتیجه با ایجاد یک “تصویر ذهنی” (Brand Image) مناسب، میتوان یک برند را از هر وجهی ایجاد کرد و نهایتاً ارزشی را به مجموع ارزشهای آن افزود (Added Value).
اما چگونه میتوان “تصویر ذهنی” مناسبی از برند ایجاد کرد؟
مخاطبان بر اساس درک و ذهنیتی که از یک برند دارند، رفتار خواهند کرد. به عبارت دیگر، تا زمانیکه مخاطبان هیچ تصویری از برند به خاطر نداشته باشند، برند از دید مخاطبان هیچ هویتی ندارد. تصویر برند (Brand Image)، برداشت ذهنی مخاطبان از برند است. نقش تبلیغات در این میان، ایجاد و تقویت تصویر برند (Brand Image) در طی زمان است. تصویر برند (Brand Image)، عامل تمایز محصولات، خدمات و برندها در انبوهی از محصولات، خدمات و برندهای رقبا است. اما، برندی در این میان موفق خواهد بود که تصویری مطابق با هویت خود در ذهن مخاطبان ایجاد کند.
صاحبان کسب و کار، هویت برند (Brand Identity) را مطابق با استراتژیهای خود میسازند و مخاطبان مطابق با درک خود، تصویر برند (Brand Image) را در ذهنشان شکل میدهند. به عبارت دیگر، هویت برند (Brand Identity) تصویری است که صاحبان کسب و کار ارسال میکنند و تصویر برند (Brand Image)، آن چیزی است که مخاطبان دریافت میکنند.